ابتکارات دیپلماتیک ایران برای حل بحران غزه
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۴۱۹۷۰
فارس پلاس؛ دیگر رسانهها - ایرنا نوشت: گروههای مقاومت فلسطین و گردانهای القسام، ۱۵ مهرماه، (۷ اکتبر) تمرین تازهای از مقاومت در برابر اشغالگری را پیش چشم جهانیان انجام دادند و با شکستن حصار محاصره در این جغرافیای محدود و شلیک بیش از ۵ هزار راکت موشکی، سرویسهای قدرتمند اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را چنان غافلگیر کردند که همچنان در شوک این غافلگیری به سر میبرند و برای جبران حیثیت از دست رفته خود به کشتار کور غیرنظامیان و نسل کشی روی اوردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیشنهاد برگزاری نشستهای اضطراری از سوی رئیسجمهور ایران بخشی از اقدامات دیپلماتیک دولت در راستای حمایت از مردم غزه و پایان کشتار آنهاست. در تازهترین این تلاشها، سران کشورهای اصلی عضو بریکس (برزیل، روسیه، چین، هند و آفریقای جنوبی) قرار است برای بحران انسانی در نوار غزه چارهجویی کنند. ابتکار برگزاری این نشست هم مانند نشستهای پیشین برگزار شده در این زمینه، از سوی ایران بوده، ابتکاراتی که جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدای بحران غزه آغاز کرده و در دستور کار قرار داده است. عضویت ایران در بریکس مرداد ۱۴۰۲ پذیرفته شد و جمهوری اسلامی ایران از اول ژانویه ۲۰۲۴ رسما عضو اصلی بریکس خواهد شد.
بریکس و قدرتی که باید برای عدالت به کار گیرد
«عضویت ایران فصلی نو و گامی قویتر در جهت عدالت، انصاف و اخلاق و صلح پایدار در صحنه بینالمللی رقم خواهد زد». این بخش مهمی از سخنان آیتالله «سید ابراهیم رئیسی» در نشست اخیر بریکس در آفریقای جنوبی و نشان دهنده بخش بزرگی از انگیزه جمهوری اسلامی ایران از این عضویت بود. انصاف و عدالت و صلح پایدار اکنون در نوار غزه و از سوی رژیم صهیونیستی به خطر افتاده و سازمانها و نهادهای بینالمللی مستقل باید برای پایان دادن به جنایات اسرائیل، تلاش کنند. سازمان همکاری بریکس هم به عنوان یکی از مهمترین سازمانهای نوظهور در نظم بینالملل از این قاعده مستثنی نیست و در تازهترین آزمون جهانی، این نهاد با ابتکار و پیگیری جمهوری اسلامی ایران درباره بحران غزه به تبادل نظر نشست.
در نشست امروز رهبران کشورهای عضو بریکس شامل آفریقای جنوبی، روسیه، چین و برخی از رهبران اعضای جدید بریکس، مانند ایران و عربستان سعودی سخنرانی کردند. اعضای این گروه در آخرین نشست خود که مرداد و شهریور سال جاری در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی برگزار شد نسبت به شرایط وخیمی که مردم غزه در نتیجه اشغال رژیم صهیونیستی گرفتار شدهاند، اشاره و خواستار پایان دادن به این شرایط شده بودند.
بلوک کشورهای عضو بریکس به عنوان قدرتهای نوظهور اقتصادی در جهان، حتی اگر از ابعاد دیگر و نبرد سخت هم نتوانند یا نخواهند، در عرصه مقابله نرم با جنایات رژیم صهیونیستی میتوانند اثرگذاری خاص خود را داشته باشند. چین و روسیه به عنوان اقتصادهای قدرتمند جهان هریک میتوانند بخشی از مبادلات اقتصادی خود با رژیم صهیونیستی را حذف و یا دستکم کاهش دهند تا اسرائیل از مسیر اقتصادی هم تحت فشار جامعه بینالمللی قرار گرفته و وادار به پایان دادن به جنایات شود.
بحران غزه برای بلوک کشورهای عضو در بریکس به ویژه چین و روسیه، فرصت خوبی برای ایستادن در برابر غرب به ویژه آمریکاست. نقشآفرینی هریک از این کشورها برای پایان دادن به نسلکشی در غزه میتواند، تمرین مهمی در بازیگری آنها در صحنه جهان چندقطبی باشد و بار دیگر ناکارآمدی نهادهای کنونی و بلوکهای قدرت موجود در جهان را روشنتر سازد.
بریکس، تریبون پیشنهادات رئیسجمهور ایران
آیتالله رئیسی از تریبون نشست بریکس که به میزبانی آفریقای جنوبی به عنوان رئیس دورهای این سازمان برگزار شد، پیشنهاداتی را ارائه داد که در صورت اجرا میتواند در کوتاهمدت بحران غزه را پایان دهد و در بلندمدت پایهگذار سیاقی تازه در نظمدهی به روابط بینالملل باشد. نخستین پیشنهاد در راستای واقعیاتی مطرح شد که جهان در دهههای اخیر شاهد آن بوده و هرچند آمریکا و غرب درمقام انکار آن هستند اما حقیقت آن است که جهان به یک «بانی» تازه برای صلح و آرامش نیاز دارد و با توجه به قدرتی که در اعضای بریکس وجود دارد، میتوانند بنای این نظم نوین باشند. به همین دلیل رئیسجمهور در سخنان خود در نشست بریکس به این نکته اشاره و تصریح کرد: لازم است کشورهای عضو بریکس در چهارچوب و سازوکار اتحاد برای صلح، بانی قطعنامه الزامآور در مجمع عمومی سازمان ملل علیه رژیم صهیونیستی و باهدف توقف جنایت علیه مردم غزه شوند.
پایان بحران در غزه، جز با اعلام رسمی و تأکید بر تروریست بودن رژیم صهیونیستی ممکن نخواهد بود و صلح و ثبات در منطقه هم جز با پایان بحران در این نقطه. تاکید رئیسجمهور ایران و چین هم بر این موضوعات از این نظر قابل درک است.
آیتالله رئیسی در سخنان خود تصریح کرد که لازم است این رژیم جعلی به عنوان رژیم تروریستی و ارتش آن به عنوان یک سازمان تروریستی شناسایی شود و «شی جین پینگ» رئیسجمهوری چین هم خواستار توقف جنگ در نوار غزه شد و تاکید کرد که بدون حل مسئله فلسطین صلح در خاورمیانه برقرار نخواهد شد». «سیریل رامافوسا» رئیس جمهوری آفریقای جنوبی، «سوبرامانیام جایشنکار» وزیر امور خارجه هند و «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی هم بر حل و فصل دائم منازعه فلسطین، محکومیت اقدامات خشونت آمیز علیه مردم غزه، محکومیت کوچ اجباری مردم فلسطین و در نهایت آتشبس در منطقه غزه تأکید کردند.
رئیسجمهور ایران هم خواستار ارجاع پرونده جنایات رژیم صهونیستی به دادگاههای بینالمللی، اقدام جمعی برای شکستن محاصره غزه و امدادرسانی فوری به مردم این منطقه، رسیدگی به کاربرد سلاحهای ممنوعه از سوی رژیم صهیونیستی، قطع کامل روابط سیاسی، اقتصادی نظامی کشورها با اسرائیل، شناسایی حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین و تشکیل دولت واحد تأکید کرد.
مروری بر اقدامات دولت و وزارت خارجه در بحران غزه
نشست اضطراری سازمان همکاریهای اسلامی و نشست بریکس را میتوان دو اجلاس مهم یک ماه اخیر درباره غزه دانست که هر دو به ابتکار جمهوری اسلامی ایران برگزار شده است.
نشست اول در ریاض، پایتخت عربستان و در تاریخ بیستم آبان ماه برگزار شد که طی آن ۵۷ تن از سران و مقامات ارشد کشورهای مسلمان یکصدا خواهان توقف جنایات رژیم صهیونیستی در منطقه شدند و پیشنهادات دهگانه آیتالله سید ابراهیم رئیسی، در بیانیه پایانی مورد توجه ویژه قرار گرفت. در این نشست جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد تا کشورهای مسلمان را بار دیگر متوجه خطر حضور رژیم صهیونیستی کند. خطری که تلآویو و واشنگتن در طول یک دهه گذشته، تلاش میکردند آن را از مختصات و معادلات تصمیمگیران منطقه حذف کنند. مسئولیت تاریخی، ایدئولوژیک و انسانی مسلمانان در این نشست بار دیگر مورد تأکید ویژه قرار گرفت و به باور تحلیلگران، ایران برنده اصلی نشستی بود که در آن پیام ایستادن در برابر آمریکا از تریبونهای ریاض ارسال شد.
ظرفیت دیگری که جمهوری اسلامی ایران به سبب عضویت، میتوانست آن را در مسیر آرمان فلسطین و دفاع از مردم غزه به کار گیرد، بریکس بود که این مهم امروز حاصل شد.
در همین یک هفته گذشته، آیتالله رئیسی در نامه به سران ۵۰ کشور با اشاره به اقدامات وحشیانه رژیم صهیونیستی در به شهادت رساندن بیش از ۱۴ هزار نفر و تخریب زیرساختها در نوار غزه طی بیش از ۴۰ روز گذشته، و همچنین رویکرد برخی دولتهای غربی در اعمال استانداردهای دوگانه و نادیده گرفتن عامدانه اصول انسانیت و اخلاق و حقوق، تأکید کرد: «انتظار از کشورهای آزادیخواه و مستقل، به ویژه کشورهای اسلامی این است که در عرصههای دیپلماتیک و اقتصادی، با رویکرد منسجم و واحد، ضمن فشار بر این رژیم اشغالگر، زمینهساز توقف جنایات این رژیم در کشتار غیرنظامیان و پایان محاصره غزه شوند.»
رایزنیهای تلفنی رئیسجمهور و وزیر امور خارجه هم در یک ماه گذشته به نوعی رکوردشکن بوده و از هر فرصت و ظرفیتی برای اثرگذاری بر افکار عمومی جهان و دولتهای منطقه و مستقل بهرهگیری شده است.
همزمان با گشایش محورهای تازه در جبهه مقاومت مانند توقیف کشتی اسرائیلی از سوی ارتش یمن، ابتکارات مطرح شده در نشستهای سران کشورهای جهان و نیز فشار افکار عمومی بر رژیم صهیونیستی، زمزمههای آتشبس هم تقویت شده است و تا لحظه تنظیم این گزارش اسرائیل از آزادی اسرای خود در قبال توقف بمباران و جنگ خبر داده است. در صورت تحقق این مهم، گرچه نمیتوان از جنایت چشم پوشید اما میتوان اعلام کرد که رژیم صهیونیستی برای نخستین بار از غزه دست خالی بیرون آمده است، اعتبار پوشالی خود نزد افکار عمومی را که به ضرب و زور رسانهای ایجاد کرده بود از دست داده و در نهایت به هدف اصلی و ابتدایی خود که نابودی حماس بود، دست نیافته است.
پایان پیام/غ
منبع: فارس
کلیدواژه: ایرنا فلسطین جمهوری اسلامی ایران رئیس جمهور ایران رژیم صهیونیستی آفریقای جنوبی پایان دادن کشورهای عضو نوار غزه بین المللی برگزار شد بحران غزه عضو بریکس مردم غزه آیت الله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۴۱۹۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دروغگویی BBC برای خونشویی
محوریت جمهوری اسلامی ایران در سازماندهی اقدامات ضد صهیونیستی و برداشتن نقاب از چهره مزورانه و جنگ طلبانه آمریکا تا حدی معادلات را به ضرر آمریکا و رژیم غاصب اسرائیل رقم زده و کنترل را از اختیار آنها خارج ساخته است که آنها که بازنده میدان و دیپلماسی هستند به ابزارهای دیگری متوسل شدهاند تا مدیریت افکار عمومی را تحت اختیار خودشان درآورده و هچون دهههای گذشته به جنایت غیرانسانیشان بپردازند.
گزارشهای ارسال شده نشان میدهد در حال حاضر میلیونها انسان آزاده، فارغ از دین ونژاد علیه سیاستهای استعماری آمریکا و شرکای غربی آن صف آرایی کردهاند و با هیچ توپ و تشری هم حاضر به ترک میدان نیستند تا بانیان این شرایط غیرانسانی از سیاستهای استکباری خود عقبنشینی و با توقف جنگ، ارسال کمکهای انساندوستانه به مردم غزه را تسهیل کنند و غیرنظامیان حاضر در مدارس و مراکز آموزشی از بمبارانهای صهیونیستها در امان باشند.
سندی جعلی برای انحراف افکار عمومی
روایت عجیب و غریب بیبی سی جهانی در خصوص درگذشت نیکا شاکرمی ـ که تاکنون به عناوین مختلف دستمایه سیاسی کاری و جعل نویسی رسانههای معاند قرار گرفته است ـ جزو آخرین تکاپوهای امپراتوری دروغین رسانههایی است که مأموریت آنها هیچ سنخیتی با اطلاعرسانی ندارد و مکلف هستند با انواع شبههسازیها به جو روانی جامعه جهت داده و مخاطبان را وارد بنبست بدبینی و هراس از رویدادهای جاری در جامعه کنند. اختصاص تیتر نخست این رسانه در شرایط کنونی که اقصی نقاط دنیا روی حمایت از مردم غزه و محکومیت جنایات صهیونیستها مانور میدهند، نخستین فرضیه برای تشکیک در صحت این حادثه غمبار است که پیش از این به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته بود و مستندات ذکر شده از سوی نزدیکان و خانواده مرحومه گویای زوایای این مسأله است پس تردیدی وجود ندارد که نبش قبر این اتفاق ناگوار در مقطع کنونی بازی در زمین سوخته و انحراف افکار عمومی از جنبشی جهانی است که قادر به ریشه کنی رژیم صهیونیستی از پهنه گیتی است.
نکته حائز اهمیت دیگر در مورد دروغ بودن این خبر و این دست گزارشها این است که خودشان به این موضوع معترفند که سند ارائه شده در تدوین این مطلب حاوی چند تناقض است! بیبیسی گزارش خود را اینطور به پایان رسانده که «این اسناد میتواند ساختگی باشد. گاهی اوقات، به نظر میرسد اسناد رسمی ایران و سایر مطالبی که در اینترنت در گردش بوده، جعلی است. بیشتر اسناد تقلبی بهراحتی قابل تشخیص هستند؛ زیرا بهطور واضح با قالب رسمی [نامههای ایران]متفاوت است. بهعنوانمثال، فاصلهها و سربرگ اشتباه است یا غلط املایی و گرامری دارد. شاخص دیگر، ادبیات نامه است که با سبک ارگانهای رسمی ایران مطابقت ندارد.» همین پاراگراف نمایی شفاف از این است که رسانههای وابسته و معاند، ابزارهای محوری در دستان اصحاب قدرت برای برساخت و بازنمایی واقعیات هستند. امپراتوری رسانهای غرب که پیش از این با وارونه ساختن حقایق خطی فولادی بین واقعیت سرزمینهای اشغالی و اطلاعات مخاطبان کشیده بود حالا دیگر نمیتواند، سرپوشی بر واقعیات بگذارد پس با موجسازی روی اخباری که توان جریحهدار کردن احساسات جامعه را دارد به مهندسی فرآوردههای خبری میپردازد.
تکاپوی شکست خورده برای احیای آشوب
حوزه اقتصاد و رسانه، دو بازوی اصلی نظام سلطه هستند که در جهت توسعه و تعمیق سیاستها و راهبردهای قدرتهای سلطهگر در سراسر جهان به کار گرفته میشوند. رسانههای فارسی زبان وابسته به این قدرتها که این روزها بیش از سایر مواقع فعالیت دارند یکی از اجزای همین اعمال قدرت نظام سلطه هستند که در بزنگاههای آشوب و اغتشاش با تمام ظرفیت و توان خود به صورت شبانهروزی وارد میدان میشوند و با اتخاذ شیوههای غیراخلاقی جای ظالم و مظلوم را عوض کرده و به گسترش روایت مغشوش دامن میزنند. اگر نظیر اتفاقاتی که این روزها در دانشگاههای آمریکا یا سرزمینهای اشغالی رخ میدهد و با خشونت با کودکان، غیرنظامیان، دانشجویان و اساتید رفتار میکنند در جای دیگری نظیر ایران یا کشورهای مستقل دیگر رخ میداد همین رسانهها با ضریب دادن به آنها شرایط را برای ایجاد یک اغتشاش فراگیر جهت میدانند؛ اتفاقی که متأسفانه طی سالهای گذشته در کشورمان رخ داد و رسانههای فارسی زبان با کلکسیونی از اخبار دروغین با پرداختن به مواردی همچون موضوعات قومیتی، جنسیتی، مباحث دینی، امنیتی و... درصدد نقشآفرینی در یک پروژه ضدایرانی هستند تا آرامش و وحدت موجود در جامعه را با یک خبر غیرواقعی به چالش بکشند بهویژه که پس از رویداد ۷ اکتبر و عملیات مشروع وعده صادق که منجر به از هم گسیختگی توان دفاعی آمریکاییها و صهیونیستها در غرب آسیا شد و سیاست بازدارندگی آنها تا مرز نابودی رفت، لذا این منازعه از سوی بازندگان میدان با ابزار رسانه تداوم یافت تا انگیزهای برای احیای آشوبها در ایران و عدم توجه آنها به مسأله غزه باشد، اما این پروژه به قدری سخیف است که خود طراحانش نیز آن را باور نکردهاند چه برسد به مخاطبان.
افزایش ضریب نفوذ رسانهای برای سلطهجویی
گزارههای موجود نشان میدهدرسانههای بیگانه درپی اثبات یک موضوع کذب نیستند، بلکه آنها به دنبال تغییر نگرش و ارزشهای مخاطبان هستند تا در این راستا هر امری در جهت اصلاح را به ضد خود تبدیل کنند، در این مسیر از فناوریهای تکنولوژیک استفاده کنند تا اهداف مغرضانه و سیاستهای کلی خود را در رسانههای نوین جهانی مانند اینستاگرام، فیسبوک، تیکتاک و... گنجانده و موفق به ایجاد یک همگرایی بین رسانههای جهانی شوند و از این ضریب نفوذ بالا و تکنیکهای مدرن به دیده شدن گزارش و اخبار رسانههای معاند کمک کرده و قدرت بیشتری را به آنها تزریق کنند کما اینکه اشتراکگذاری این اخبار بهراحتی و با هزینه کمتری در رسانههای نوین انجام شده و در دسترس طیف گستردهای از مردم قرار میگیرد. واضح و مبرهن است که رخدادهایی که اکنون شاهد آن هستیم تصادفی و یکباره اتفاق نمیافتد و پشت آنها اتاق فکری هست تا براساس یک بستر و زیرساخت به چیدمان پروژه پرداخته و اجرای آن را به سایرین بسپارد؛ روندی که در گذشته نزدیک به ۲۰سال طول میکشید ولی اکنون بهدلیل سرعت در تغییرات و ضریب نفوذ رسانهای به کمترین زمان تقلیل یافته است. صهیونیسم که سلطه آشکار و پنهان بینالمللی را در سر میپروراند میکوشد با انواع و اقسام ابزارهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به اهداف از پیش تعیین شده و سازمان یافته خود دست یابد. تنها چیزی که برای صهیونیسم از اهمیت بالایی برخوردار است نائل آمدن به اهداف خود با هر ابزار و ترفندی است که از عنصر فراگیری برخوردار است و از آنجا که میداند بدون تغییر در باورهای فرهنگی، ملی و معنوی نمیتواند به تثبیت موجودیتش کمک و اهداف مد نظرش را اجرایی کند در تکاپو است با تغییر باورها و ارزشهای انسانی و همچنین تخریب اعتقادات مذهبی ملتها به این مهم دست یابد. فتنهای که خنثی شده و نیازمند تدبیر بیشتر است تا مورد سوءاستفاده فرصتطلبان قرار نگیرد. رجوع به افکارسنجی موسسات گوناگون از جمله کارنگی مبین این مطلب است که نسل جوان آمریکایی نگاه متفاوتی به حوزه سیاست خارجی داشته و معتقد است منابع آمریکا نباید صرف مدیریت رژیم صهیونیستی شود و مسائل مهمتری همچون آینده فلسطین به اولویت آنها تبدیل شده است تا با تحرکات خود باب تازهای در فعالیتهای ضد حقوق بشری کشورهای غربی باز کرده و با تدوین قوانین حقوقی مانع حمایت آمریکا از اسرائیل شوند. این واکنشها زنگ خطری برای رژیم صهیونیستی و لابی اسرائیلی قدرتمند فعال در ایالات متحده است و با راهبرد رسانهای میخواهد از ضریب این اخبار کاسته و اذهان را به سوی دیگری منحرف کند تا صهیونیستها همچون ۷۰ سال گذشته مشغول نسلکشی باشند بهویژه که رژیم صهیونیستی در داخل هم با بحران افکار عمومی مواجه است و علاوه بر اختلافات دامنهدار در اتاق جنگ صهیونیستها و کابینه نتانیاهو، شهرکنشینها هم بهدلیل هراس ناشی از شکست امنیتی و دفاعی اقدام به مهاجرت معکوس کردهاند و در خصوص وضعیت گروگانها منتقد سیاستها هستند شرایطی که به فروپاشی داخلی و خارجی صهیونیستها منجر شده است و آنها با جنگ روایتها میخواهند به اوضاع مسلط شده و فضایی برای خروج از این شوکهای پی در پی پیدا کنند. شرایط موجود نشان میدهد زوال رژیم صهیونیستی، امری ایدئولوژیک نبوده و امری محتوم است بهویژه که درحال حاضر رژیم غاصب صهیونیست موجب بیاعتباری اروپا و آمریکا شده است و حاکمان آن قادر به پاسخگویی به افکار عمومی خودرا نیستند و از همینرو تحولات جهانی نوین منجر به ناتوانی آمریکا در مدیریت این نظام شده پس مانند محتضری که دست و پامیزند برای نجات خود ازمنجلابی که نتانیاهو برایش ساخته دست به دامن هر محرکی برای نجات میشودودروغهای رسانهای یکی ازاین راهبردهاست که تاریخ مصرفش گذشته است.
نقش پنتاگون در آشوبهای ضدایرانی
نظامیان پنتاگون طبق گزارشهای رسیده از سوی عناصر داخلی و خارجی، براندازی نظام را امری غیر قابل امکان دیدند بنابراین پروژه جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران را به سنتکام سپردند تا از ظرفیتهای خود برای پیچیدهتر شدن شرایط ایران و تشدید تنشهای داخلی بهره برداری کند. آنها نیز با فناوریهای هوش مصنوعی اقدام عملیاتی مرتبط با دختران جوان را در دستور کار خود قرار دادند و با تمام قوا و طراحی یک جنگ ترکیبی علیه ایران به مصاف کشورمان آمدند، اما پس از تحمیل برخی مشکلات ونابسامانیها موفق به اتمام عملیات خود نشده و بازهم بصیرت و بیداری مردم باعث شد عرصه را خالی کنند، اما بدون شک از پا نمینشینند و با تدوین گزارشهایی غیرموثق همچون گزارش روز اخیر بیبیسی، مترصد یک فرصت برای تکمیل توطئههای بداندیشانه خود هستند. بنا بر تحقیقات صورت گرفته میز ایران در وزارت امور خارجه و سازمان سیا نقش اتاق فکر و رسانهای علیه کشورمان را عهدهدار هستند، اما اولین بار پیش از اغتشاشات سال۱۴۰۱ اتاق فکررسانهای ضدایرانی در اقدامی نادر به پنتاگون منتقل شد و آنها با گزارشهای سازمان منافقین، گروههای تروریستی تجزیهطلب و گروهکهای رادیکال داخلی به اقدامات خود در ناکارآمد جلوه دادن حاکمیت وایجاد آشوب اقدام کرده ومتأسفانه دربرخی زمینهها موفق شدند برنامههایی که همچنان پابرجاست و درمقاطع مختلف بهروزرسانی شده و برای اجرا به رسانههای معاند خارجی و پیاده نظام آنها در داخل سپرده میشود.
منبع: جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی